زندگی تنها به این درد می خورد که انسان به دو کار مشغول شود :
اول ریاضیات را بخواند.
دوم ریاضیات را به دیگران بیاموزد.
و اما
من رياضیات را دوست دارم نه به خاطر اینکه پایه صنعت ما برآن استوار
است بلکه به این خاطر که بسیار زیباست ، ریاضیات ،همیشه و همه
جا بلندگوی این شعار است که فعالیت و استعداد آدمی پایان ناپذیر
است .من مفتون ریاضیات هستم، زیرا به عنوان علم، دقت و قدرت ،
هنر زیبایی آن در حد کمال است، بعلاوه فواید و موارد استعمالش
از شمار بیرون است.
ریاضیات قطعیت، صدق، زیبایی، بصیرت و یک معماری باشکوه است.
من ریاضیات را به عنوان بخشی از دانش بشری، چیز عظیم و مجللی
میبينم.اما به راستی چگونه است که ریاضیدانان ریاضیات را حتی
بالاتر از هر هنری دیگری زیبا و جذاب میبینند؟ آیا تا به حال سعی
در کشف این زیباییها کردهاید؟
شاید اولین ابزار برای درک این زیباییها داشتن علاقه قلبی به ریاضیات
باشد. کسی واقعاً میتواند زیباییهای موجود در ریاضیات را عمیقاً درک
کند که به آن دلبسته و وابسته باشد.
ریاضیات کلید طلایی برای زیبایی شناسی
طبیعت عنصر تقارن را عنوان نشانه زیبایی به هنرمند تلقین میکند
و سپس ریاضیدان با کشف قانونمندیهای تقارن به مفاهیم شبه تقارن
, تقارن لغزنده میرسد و کوبیسم را به هنرمند (نقاش ، شاعر یا
موسیقیدان) تلقین میکند. نغمهها و آواهای موجود در طبیعت الهام
دهنده ترانههای هنرمندان بوده و ریاضیدانان با کشف قانونهای ریاضی
حاکم بر این نغمهها و تلاش در جهت تغییر و ترکیب آنها گونههای بسیار
متفاوت و دل انگیزی در موسیقی آفریدهاند. هر زمان که محاسبه درست
ریاضی در نوشتههای ادبی رعایت شده، آثار جالب و ماندگار و نزدیک به
واقعیت و قابل قبول برای مخاطب خلق شده است. یکی از نمونههای
این مساله رعایت توجه صحیح آندره یه ویچ در افسانه ثروتمند فقیر
به محاسبات ریاضی در داستان خود میباشد (البته بدون وارد کردن
محاسبات عددی) که آن را به اثری ماندگار و قابل پذیرش تبدیل کرده
است. ترسیمهای هندسی و نسبت زرین کمک شایانی به هنرمندان
معمار و برج ساز و ... میکند.
زیبایی ریاضیات در کجاست؟
در واقع تمامی عرصه ریاضیات سرشار از زیبایی و هنر است. زیبایی
ریاضیات را می توان در شیوه بیان موضوع ، در طرز نوشتن و ارائه آن
در استدلالهای منطقی آن ، در رابطه آن با زندگی و واقعیت ، در سرگذشت
پیدایش و تکامل آن و در خود موضوع ریاضیات مشاهده کرد. یکی از
راههای شناخت زیباییهای ریاضیات (بخصوص هندسه) آگاهی بر نحوه
پیشرفت و تکامل است. جنبه دیگری از زیبایی ریاضیات این است که
با همه انتزاعی بودن خود ، بر همه دانشها حکومت میکند و جز
قانونهای آن ، همچون ابزاری نیرومند دانشهای طبیعی و اجتماعی
را صیقل میدهد، به پیش میبرد، تفسیر میکند و در خدمت
انسان قرار میدهد.
زیبایی مسائل ریاضی
برای بسیاری از مسائل ریاضی راه حلهای عادی وجود دارد که وقتی
اینگونه مسائل را (با این روشها) حل میکنید، هیچ احساس خاصی
به شما دست نمیدهد و حتی ممکن است تکرار آن شما را کسل
کند. ولی وقتی به مسالهای برمیخورید که همچون دری مستحکم
در برابر شما پایداری میکند و از هر سمتی به آن حمله میکنید ناکام
میشوید... زمانی که ناگهان جرقهای ذهن شما را روشن میکند... عجب!...
پس اینطور!... چه زیبا!... و مساله حل میشود. در ریاضیات اغلب از اصطلاح
زیباترین راه حل یا زیبایی راه حل استفاده میکنیم. ولی چرا یک راه حل
مساله ما را تنها قانع و راضی میکند در حالی که دیگری شوق ما را
برمیانگیزد و شجاعت فکر و ظرافت روش را آن موجب شگفتی ما
میشود؟ راه حل زیبا باید تا حدی ما را به شگفتی وا دارد ولی تنها وجود
یک جنبه نامتعارف و غیر عادی زیبایی استدلال ریاضی را روشن نمیکند
، بلکه باید عینیت نیز داشته باشد.
عشق تابعی است که وقتی متغیر آن به سمت خدا میل کند
حدش به بینهایت می رسد.
:: بازدید از این مطلب : 1765
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7